برچسب : نویسنده : aside-walka بازدید : 52
یازدهمین سال :) د. سه هزار و سیصد و پنجاه و یک/ شش دی ماه هزار و چهارصد و یک PiaderOu- 558...
برچسب : نویسنده : aside-walka بازدید : 50
برچسب : نویسنده : aside-walka بازدید : 69
برچسب : نویسنده : aside-walka بازدید : 68
هیچ وقت اینجوری ازش یاد نکرده بودم دخترم
راستش شش دی ماه روزی بود که من عاشق پدرت شدم..... (پدرت رو نمیدونم :دی)
هشت سال بعد/ د.دو هزارودویست و پنجاه و پنج/ شش دی نود و هشت
PiaderOu- 558...برچسب : نویسنده : aside-walka بازدید : 133
شب چهارم-
خیلی خسته بودم، خیلی..
PiaderOu- 558...برچسب : نویسنده : aside-walka بازدید : 148
شب پنجم-
قلبم از چند ناحیه شکسته و آه از قلب شکسته..
PiaderOu- 558...برچسب : نویسنده : aside-walka بازدید : 127
شب ششم-
قرار بود بنویسم از بغض ها و ناراحتی های این مدتم، از تک تک جمله هایی که آزارم داد و هیچ وقت فراموشم نخواهند شد (والبته پست های رمزدار برای خودم)، اما وقت نمیکنم تنها زمان آزادم شب هاست که متاسفانه از خسته گی زود خوابم میبره و انرژی ای برای نوشتن نمی مونه، ضمن اینکه من آدم مینیمال نویسی هستم نه نوشته های طولانی..
PiaderOu- 558...برچسب : نویسنده : aside-walka بازدید : 142
شب هفتم-
تو چشم هات که نگاه میکنم و تو چشم هام که نگاه میکنی و دخترک بین مون در حال بالا پایین رفتنه، همون موقع است که دوست داشتنت میاد سراغم...
چشم هام پر از اشکه......
PiaderOu- 558...برچسب : نویسنده : aside-walka بازدید : 132
شب هشتم-
چرا حتما باید نباشیم تا قدر همدیگرو بدونیم؟
PiaderOu- 558...
برچسب : نویسنده : aside-walka بازدید : 150